وبلاگ گروهی دانشجویان دانشگاه کاویان

ما برآنیم تا نظرات خود را در مورد مسایل مختلف اعم از بازاریابی، مدیریت منابع انسانی، مدریت فروش و ... به اشتراک بگذاریم

وبلاگ گروهی دانشجویان دانشگاه کاویان

ما برآنیم تا نظرات خود را در مورد مسایل مختلف اعم از بازاریابی، مدیریت منابع انسانی، مدریت فروش و ... به اشتراک بگذاریم

محرم از نگاه ما

حسین «ع» بیشتر از آب تشنه «لبیک» بود اما افسوس که به جای افکارش زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین درد او بی آبی معرفی کردند  

 

« دکتر علی شریعتی » 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
سعید شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 19:12 http://www.hamsokhan.com

سلام وبلاگت قشنگه یعنی مطالبت پر محتوی هست ولی قالبت ضعیفه منم سایت دارم سایت دوستیابی اگه میشه منو با اسم دوستیابی لینک کن ممنون میشم
http://www.hamsokhan.com
-------------

علی راعی یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:02

سلام
به امید روزی که افکار آن حضرت برایمان اهمیت داشته باشد.

حسین پور یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 http://iranaroosjahan.blogfa.com

وظیفه دانشجو



مدیر فرهنگی وزارت علوم: اهم برنامه‌های سال تحصیلی جدید من جمله پخش سرود دانشگاهها از شبکه‌های تلویزیونی!



...............



پشت صحنه:



بچه ها زود آماده باشید تا 20 دقیقه ی دیگه میریم واسه پخش!(صدای هورا کشیدن!)



-استاد ببخشید من هول کردم!



-نه!من به شما ایمان دارم!....بچه ها عجله کنید تا قبل از پخش یه بار دیگه تم رین می کنیم!



(دانشجوبان به این قرار به صف می ایستند:خانمهای دانشجو با فرمهای صورتی در ردیف جلو مستقر می شوند و آقایان دانشجو با فرمهای آبی صف عقب را تشکیل می دهند ، ضمن اینکه در دست همه گلهای شقایق قرمز است و همه اینها حسن سلیقه مسئول گروه سرود را می رساند!)



-خب!شروع می کنیم!3 -2-1!



ضبط را روشن می کند:



-به نام خدا!گروه سرود شکوفه های دانشگاه فلان تقدیم می کند:



دکلمه:و آن روز که زندگی بر پهنه ی بیکران سینه ی ما جاری شد ...من شکوفه های صورتی گیلاس هایی را می دیدم...آری چشمهایم آلبالو گیلاس می چیدند...و آفتاب بر من تابید و من رشد نمودم و از دروازه های دانشگاه گذر کردم،جایی که آمال و آرمان هایم معنا یافت...و ما با این پشتوانه پله های برقی را با آسانسور طی نمودیم...



آغاز:



(همه دستهایشان را پشت سرشان گرفته ،سینه جلو داده اند و یک صدا می خوانند)



ما گلهای خندانیم!



موشک هوا کنانیم



گلهای باغ عشقیم(البته عشق به وطن صرفا!)



بدجوری ترکوندیم!



کتابامون رو خوندیم



100 واحد گذروندیم!



با استادها دوست بودیم



اونهام با ما دوست بودیم!



جزوه هاشون چه پر بار



سوالهامون چه بسیار!



چقدر حراست خوبه!



تو سلف چقدر شلوغه!



امور فرهنگی رو!



نگو دلم ریخت یهو!:



اردو و تفریح و فیلم



مختلطه!ما قاتی ایم!



ممالک خارجه!



تحصیل چه حالی میده!



نشریه های گاه گاه



بی خوابیها نسل درآر!!!



چه توپه در کل اینجا!



جات خالیه ببم جان!



استاد بهم 10 داد(بذارید دستتونو ببوسم!)



جای شکرش باقیه نیانداختمون بابا!



پایان!(لازم به ذکر است این شعر منتخب سرودهای دانشگاهی شده)}}}}}}







(استاد کلی بچه ها رو تشویق می کند و می گوید 1 دقیقه دیگه میریم رو آنتن!شور و شعفی وصف ناپذیر بچه ها رو در بر می گیرد!بالاخره استارت زده می شه.استاد با دست اشاره می کنه :شروع!)



-به نام خدا!گروه سرود....


صباغ طبسی چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:48 http://attarmarketing.blogsky.com

سلام مهسا
از اینکه فکربزرگی داری که دنبال درک حرفهای بزرگ دکتر شریعتی است ازت ممنونم چون حالا منهم انها را میدونم و امیدوام بتونم درکشون کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد