وبلاگ گروهی دانشجویان دانشگاه کاویان

ما برآنیم تا نظرات خود را در مورد مسایل مختلف اعم از بازاریابی، مدیریت منابع انسانی، مدریت فروش و ... به اشتراک بگذاریم

وبلاگ گروهی دانشجویان دانشگاه کاویان

ما برآنیم تا نظرات خود را در مورد مسایل مختلف اعم از بازاریابی، مدیریت منابع انسانی، مدریت فروش و ... به اشتراک بگذاریم

امیدواری شب کنکوری!!!!!!!!!!

          

      

         سلام دوستان با توجه به اینکه هممون کنکور داریم گفتم  این متنو بذارم خالی از لطف نیست  ولی این بار از طرف بزرگانه که از چندین سال پیش هوامونو داشتن و دارن کلا هوای دهه ی شصتی ها را خیلی داشتند و دارند.خب حالا اندر فواید کنکور:از همین چندین سال پیش بزرگان مدام برای(دهه ی شصتی ها) سدسازی می کردند، یکی از این سدهای ساخته شده در آن سال ها «سد کنکور» نام گرفت که البته به جای آب پشت آن «داوطلب» جمع می شه؛ مزیت سد کنکور به سدهای دیگر اینه که اصلا سوراخ نمی شه و لازم نیست کسی پتروس بازی دربیاره و تا یک ماه انگشتش آبسه کنه!
 

 دهه ی شصتی ها در پشت این درب روزهای بسیار خوشی را میگذرونن و روزها و شب های بسیاری را با «تست های ۴ گزینه ای» هم آغوش میشن(آخی)، و در انتها نیز به جنگ غول کنکور میرن.
مسئولان در یک اقدام ژرف نگرانه و آینده بینانه از غول کنکور دعوت کردند تا بیاد و با دهه ی شصتی ها به عنوان یک بازی تدارکاتی دست و پنجه نرم کند تا دهه ی شصتی ها آمادگی پیدا کنند در سال های بعد با غول های بزرگتری همچون غول تورم و بیکاری و مسکن و … مبارزه کنند!

 

حالا میبینید اینا همه حکمتی توش خوابیده .که ما الان متوجهش نیستیم بعدا میفهمیم پس امیدوار باشید

حالا تازه بعد از اینکه قبول بشیم به امید خدا میدونید چه روزگاری در انتظارمونه...

      

 

 

     

 

و لی جدا از شوخی به امید قبولی همگیمون 

                        

                                                                           موفق باشید

نظرات 18 + ارسال نظر
یه دهه شصتی پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:10

سلام
انشاالله

ندا پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:20

سلام میلاو جونی

آی گفتی.....
کنکور سراسری قبول شدیم خوشحال بودیم که تموم شد حالام که کارشناسی خدا رحم کنه واسه ی ارشد فقط نگو که برای ارشد باید باهم بخونیم که کابوس این یکی از کنکور بدتره قربوووونت بشم
منم ۳ ساعت و ۳۵ دقیقه مونده به کنکور برای همه ی کنکوری ها بخصوص دوستای خوبمون آرزوی موفقیت می کنم از همه مهم تر امیدوارم همه توی یه دانشگاه قبول شیم. آمین

مرضیه پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:44

سلام میلاو جون
متنت جالب بود قبل کنکور چسبیدواقعا نمیشه چیز دیگه ای گفت به غیر از اینکه ایشالا همگیمون قبول شیم
آمین

زهرا پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:56

سلام گلم
واقعا که الان دارم این نظر و مینویسم تا حدودی استرس دارم چون دیگه واقعا هرچی این ساعت میگذره به این غول نزدیکتر میشم و من همیشه از غول ها میترسم.
از ته دل آرزو میکنم همه قبول شیم

مهسا پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:07

سلام میلاو عزیز
آخ گفتی داغ دلمو تازه کردی هرچی سنگه مال پای لنگه شانسو داری حالا که از ما گذشت میخوان کنکورو بردارن و با پارتی بازی میرن دانشگاه ایکاش دوران ما حداقل یه نیمچه انگشت سوراخ داشت امیدوارم همگیمون امروز تو کنکور موفق باشیم بدون نیاز به هیچ سوراخی

بهزادمنش پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 15:23

سلام به همه دوستان کنکوری سخت کوش
الان که دارم نظر میدم تازه برگه هارو توزیع کردن.وای چه سوالات سختی کاشکی بیشتر میخوندم!!!!!
تازه اینها عمومی هاست بزارین تخصصی هارو بیارن اون موقع قش کنید
از همینجا (یعنی پشت سیستمم)برای تکتکتون آرزو موفقیت میکنم امیدوارم سربلند از این امتحان بیرون بیاید و ۲ ماه دیگه کارنامه نتایج رو به دست راستتون بدهند
باتشکر از مطلب زیباتون خانم زارعی
شاد و پیروز باشید

میلاو پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:24

سلام
اینا نظرات قبل کنکورتون بود همگی خسته نباشید
من!!!!!!! میلاو جون!!!!!!در این لحظه بعد از کنکور موفقیت همگیمونو تو این آزمون تبریک میگم
منتظر نظرات بعد کنکورتون هستم
موفق باشید

زهرا بعد کنکور پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:52

سلام میلاو جون
الان که دارم این نظرو مینویسم از شدت خستگی دارم میمیرم واقعا حروفها رو نمیبینم ولی آقای بهزاد منش شما از کجا منو درک کردین من دقیقا همین جملات رو گفتم چه سوالهای سختی با این تفاوت که من گفتم من قبول نمیشم البته به نظر من اینطور بود دوستان دیگه نظر منو ندارن شاید کم کاری از خودم بود
ولی امیدوارم هممون قبول شیم برای منم دعا کنید.
ازت ممنونم عزیزم

مرجان سالاری پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 20:33

سلام به همه ی دوستان گل درس خون
الان دیگه یه نفس راحتی بکشید که دیگه کنکور و شب بیدار موندن و صبح تا شب کتابخانه موندن و زیرو رو کردن کتابا و ....... تموم شد .
به نظر من که همتون قبولین ،خوش به حالتون بهتون خوش بگذره من که هنوز چیزی نگذشته دلم واسه دانشگاه رفتن تنگ شده .
درضمن زهرا خانم ناامید نباش شما هم قبولی ،این طبیعیه که بعد از کنکور این احساسو داشته باشی.امیدوارباش.
به نظر من حالا که کنکورتون تموم شده یه سفر حسابی برین که از مهر کلاساتون شروع میشه و سرتون حسابی شلوغ میشه.
به همتون خوش بگذره انشاءالله تو دانشگاه عطار،جای ما رو هم خالی کنید

ندا بعد از کنکور پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 22:28

وای چه هوای خوبی ٬چقدر همه چی قشنگه ٬ زندگی زیباست.....
بچه ها همه قبولیم من تضمین می کنم(قصد نداشتم بگم من یکی از عوامل برگزاری کنکور و پذیرش دانشجو هستم اما حواسم نبود تابلو شدم حالا بین خودمون باشه)
زهرا جون اینجا نمیشه دعوات کنم اما این افکار منفی رو از ذهنت دور کن
حالا این حرفارو بذارین کنار یکی میلاو بگیره از ترس شیرینی قبولی دادن فرار کرد رفت مسافرت حالا چکار کنیم؟؟؟؟

مهسا پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:12

سلام به همه دوستان واقعا خسته نباشید عجب کنکوری بود ها ................
در جواب آقای بهزادمنش که لطف کردن و برامون آرزوی موفقیت کردن
بگم که برگه سوال تخصصی و عمومی هردو باهم دادن کارما و خودشون رو راحت کردن و حسابی همون اول کاری یه آب قند مفصل سر کشیدیم

مرجان سالاری پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:40

دوستان همه واقعا خسته نباشین
حواستون باشه فقط شیرینی یادتون نره ،فکر نکنین الکی بهتون شیرینی دادم ها اونو دادم که از یکی یکیتون بعد از قبولی شیرینی بگیرم.
البته خیلی دوست داشتم بقیه دوستان ،مهسا،زهرا،مرضیه هم باشن،خلاصه که از جیبتون رفت
از الان خودتونو آماده کنید که بعد از جواب کنکورتون از همه شیرینی میگیریم هااااا.

ریحانه جمعه 7 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 20:45

می بینم که کنکوری ها قبل و بعد از کنکور کولاک کردن...........خدا را شکر شکستینش دیگه ...یادم باشه به پتروس بگم دخالت نکنه و بزاره این سد بشکنه.البته شما که قبولین ...واسه ما که ارشد داریم حالا...مرضیه جون ایدهاتو رو کن.
موفقیت همتون را از هیمن حالا به خودم و همه ی وبلاگ نویسان محترم و استاد گرامی (یک دونده ی عزیز) تبریک عرض می نمایم

مهسا جمعه 7 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 22:24

سلام مرجان جون بابت شیرینی چشم انشاالله بذار قبول بشیم حتما میدیم (از طرف بقیه دوستان هم میدم )
بابت جلسه پیش من یکی شرمنده چون واقعا نمی تونستم بیام و من به بچه ها گفتم بذارید برا بعد از کنکور تا همگی با خیالت راحت به محفلمون می رسیدیم اما مثل اینکه شرایطش پیش نیومده بود .جدا از این حرفها ولی مثل اینکه حسابی ترکونده بودید ..... چون خبراش اساسی پیچیده بود
شما دعا کن ما قبول بشیم این بار مهمون ما البته نه مهمونی سرکاری مهمونی راستکی راستکی بچه های مدیریت بازرگانی ......

مرضیه سه روز بعد کنکور یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 18:08

سلام میلاو جون
ببخشید از اون روز واست نظر نذاشتم آخه تو شوک بودم که چرا اینقدر کنکورو خراب کردم بعد سه روز دلیلشو فهمیدم
هر چه صبر کردیم واسه ما که سوالات تخصصی رو نیاوردن . عمومی هام که خیلی سخت بودن برا همین من تو کنکور قبول نمیشم هیچ دلیل دیگه ای نداره

اعظم دوشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:21

سلام میلاو جون (بابا اسم قشنگ. اول نشناختمت) ببخشید که قبل کنکور نتونستم برات نظر بذارم.
متنت خیلی جالب بود الحق که این کنکورا یه سد بزرگین پیش روی ما . (چه جالب شعر شد) تشبیهت خیلی بجا بود.اما مطمئنم که همون قبول میشیم الخصوص اونایی که خیلی ناامیدن (قابل توجه مرضیه و زهرا )
راستی جا داره یه خسته نباشید اساسی به همه بچه های پشت کنکوری بگم .

کیمیایی یکشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 20:16

سلام به همه دوستان
من هم برای تمامی شما عزیزان آرزوی موفقیت دارم

میلاو پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:49

میلاو 2 ساعت بعد از برگشت از مسافرت : سلام به همه دوستای گلم من برگشتم جای همتون تو این سفر خالی که گرمای آتشین شهرای دیگرو بچشید تا قدر عافیت بدونید واقعا چقدر مشهد خوبو خنکه .دلم خیلی واسه شما و اینجا تنگ شده بود. ممنون که نظرات بعد کنکورتونم گذاشتین.از دوستان وبلاگ عطارم تشکر میکنم هم به خاطر دلداریای قبل کنکور هم بعدش.
موفق باشیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد